آهنگ حامد زمانی در مورد شهید ابراهیم هادی
هنوز خودم گوش ندادم
هنوز خودم گوش ندادم
آدم شدن عباس هادی یکبار که ابراهیم صبح زود با وسائل کشتی از خانه بیرون رفت ما هم دنبالش راه افتادیم. هر جائی میرفت دنبالش بودیم تا اینکه رفت داخل سالنِ 7 تیرِ فعلی،ما هم رفتیم توی سالن و توی تماشاگرها نشستیم.سالن شلوغ شده بود و مسابقات کشتی آغاز شد. اون روز ابراهیم چند تا کشتی گرفت و خیلی خوب حریف ها رو میزد تا اینکه یکدفعه نگاهش به ما افتاد که توی تماشاگرها تشویقش میکردیم. بعد هم با عصبانیت به سمت ما آمد. از اینکه به آنجا رفته بودیم خیلی ناراحت شده بود و گفت:"این جا چیکار می کنین !؟" گفتیم:"هیچی، دنبالت اومدیم ببینیم کجا می ری". بعد گفت: "یعنی چی ؟ اینجا جای شما نیست، نباید میاومدین. زود باشین بریم خونه" گفتم: "مگه چی شده"، جواب داد: "نباید اینجا بمونید، پاشین، پاشین بریم خونه"همینطور که حرف میزد بلندگواعلام کرد کشتی نیمه نهائی وزن 74 کیلو آقایان هادی و تهرانی. ابراهیم یک نگاه به سمت تشک انداخت و یک نگاه به سمت ما، بعد هم چند لحظه سکوت کرد و رفت سمت تشک. ما هم حسابی داد میزدیم و تشویقش میکردیم . مربی ابراهیم هم مرتب داد می زد و میگفت چکار بکن. ولی ابراهیم فقط دفاع میکرد و نیم نگاهی هم به ما می انداخت. مربی که خیلی عصبانی شده بود داد زد: "ابرام چرا کشتی نمیگیری بزن دیگه". ابراهیم هم با یک فن زیبا حریف رو از روی زمین بلند کرد و بعد از یک دور چرخیدن او را محکم به تشک کوبید. بعد هم از جا بلند شد و از تشک خارج شد. اون روز از دست ما خیلی عصبانی بود. فکر کردم از اینکه تعقیبش کردیم ناراحتِ ولی وقتی تو راه برگشت صحبت میکردیم گفت:"آدم باید ورزش رو برای قوی شدن انجام بده نه قهرمان شدن من هم اگر در مسابقات شرکت میکنم میخوام فنون مختلف رو یاد بگیرم وهدف دیگهای ندارم". گفتم: "مگه بده آدم قهرمان و مشهور بشه و همه بشناسنش". بعد از چند لحظه سکوت گفت: "هرکس ظرفیت مشهور شدن رو نداره، از مشهور شدن مهمتر، اینه که آدم بشیم". آن روز ابراهیم به فینال رسید ولی قبل از مسابقه نهائی، همراه ما به خانه برگشت و عملاٌ ثابت کرد که رتبه و مقام برایش اهمیت ندارد. ابراهیم بعدها کشتی گیر باشگاه اقبال تهران شد ولی همیشه میگفت: "نباید ورزش هدف زندگی آدم باشه".
الان که دارم کتاب ابراهیم رو میخونم میفهمم که چه ادمی بود.
البته ما از جهات مختلف هیچ انتظار نداشتیم که این ارتدادها و بریده شدنهاى به این معنا وجود نیاید: اولاً به خاطر اینکه تبلیغات جهانى علیه این راه زیاد است؛ ثانیاً به خاطر اینکه پشتوانهى آن تبلیغات جهانى، احساسات درونى خود انسان است؛ انسان میل به دعت، راحت، ثروت و عشرت دارد. راهى که انسان باید سخت در آن حرکت کند، با این چیزها نمىسازد؛ بنابراین جنود جهل در وجود انسان به غرایز نفسانى مؤید است؛ در حالى که جنود عقل مؤید به آن غرایز نیست. بنابراین تعجبى ندارد که ما به کمک غرایز و میل به دعت، آسایش، بىدغدغگى و زندگى راحت خود، مغلوب جنود جهل شویم. جهت سوم این است که ما در تبلیغات، آدمهاى خیلى متبحر و ماهرى نبودیم؛ شیوههاى علمى را بلد نبودیم تا بتوانیم آنچنان فضاى افکار عمومى را در خدمت انقلاب قبضه کنیم تا کسى نتواند این فضا را علیه انقلاب و به زیان آن در تصرف بگیرد. بنابراین، این حالت به وجود آمده و زاویه زدنها زیاد شده است.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیین المعصومین سیّما بقیة الله فی الارضین.
اللّهمّ صلّ علی فاطمة بنت محمّد اللّهمّ صلّ علی فاطمة بنت رسولک و زوجة ولیّک الطّهرة الطّاهرة المطهّرة التّقیّة النّقیّة الزّکیّة سیّدة نساء اهل الجنّة اجمعین.
اللّهمّ صلّ علی ولیّک علیّ بن موسی صلاةً دائمةً بِدَوام مُلکِکَ و سُلطانِک، اللّهمّ سَلِّم علی وَلیّک علیّ بن موسی سلاماً دائماً بِدَوام مَجدِک و عظمتک و کبریائک.
بسماللهالرّحمنالرّحیم (۱)
والحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین
تبریک عرض میکنم هفتهی دولت را به اعضای محترم هیئت دولت، به رئیس جمهور محترم، معاونینشان، وزرای محترم، و به همهی آحاد قوّهی مجریّه در سطح کشور. واقعاً همینجور است که آقای رئیس جمهور اشاره کردند، هفتهی دولت در سرتاسر کشور، متعلّق به همهی قوّهی مجریّه است. انشاءالله که خداوند زحمات همهی شماها را مشکور بدارد و آثار برکت و خیر را بر این اقدامات انشاءالله مترتّب کند.